مکالمه تلفنی با خدا
دو و چهار، چهار و سه، چهار ... منزل خداست
الو، سلام؛ این منم مزاحمی که آشناست
هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است
ولی هنوز پشت خط، در انتظار یک صداست
شما که گفتهاید پاسخ سلام واجب است
به ما که میرسد، حساب بندههایتان جداست
الو! دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابی از دل من است یا که عیب سیمهاست
چرا صدایتان نمیرسد؟ کمی بلندتر!
صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه میدهی، برات درد دل کنم
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا به سوی خود بخوان که تا سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته، خانه شماست
خدا، مرا ببخش، باز هم مزاحمت شدم
دوباره زنگ میزنم، دوباره، تا خدا خداست.
شعر از خدیجه پنجی
اگه قرار باشه به خدا زنگ بزنید، چی بهش میگید؟