گفتگو بین حجت الاسلام قرائتی و خردسال ترین حافظ قرآن
حتماً نام « فضه» را شنیده اید؛ کنیز حضرت زهرا(سلام الله علیها) که سال های سال فقط با آیات قرآن سخن میگفت. از آن زمان تا کنون شخص دیگری را سراغ نداریم که این طور روی مفاهیم و الفاظ قران کریم تسلط داشته باشد و بتواند تمام مکالمات روزمرة خود را در قالب آیات نورانی قرآن کریم بیان نماید. آقای « سید محّمد حسین طباطبایی» ملقّب به «عَلَم الهُدی» کودک خردسال و ستارة پر فروغی است که موفق شده به خواست خداوند و عنایت اهل بیت- علیهم السلام- و زحمات بی دریغ استادانة پدرش، کل قرآن را با ترجمه و درک مفاهیم آن در سنین5/5 سالگی حفظ کند. به نحوی که می تواند همة مکالمات خود را با آیات قرآن بیان کند و هر سؤالی از او شود با قرآن پاسخ دهد. آن چه در این جا می خوانید به نقل از حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محسن قرائتی می باشد که در مراسم عبادی سیاسی حج تمتّع سال 1417 هـ . ق.(1376 هـ .ش) با این کودک نابغة علوم قرآنی هم سفربوده و در مکه با او جلسهای گذاشته و به گفتگو نشسته بودند.
حاج آقای قرائتی در مورد او چنین می گوید: « ... وزیر کشور و شاه زادگان سعودی جلسه ای گرفته و او را دعوت کردند. هر چه از او پرسیدند، با قرآن جواب داد. مقدار زیادی اسباب بازی و هدایای مختلف برای او آوردند. وزیر کشور عربستان به او گفت: این اسباب بازی ها را به عنوان هدیه برای تو آوردیم. آیا دوست داری و راضی هستی؟
جواب داد: « فَما اتانِیَ الله خَیرٌو مِمّا أتاکم بَل اَنتُم بِهَدیتکُم تَفرَحون؛ آن چه خدا به من داده از آن چه شما به من داده، بهتر است. نه، شما به هدیة خویش شادمان هستید. » 1
جلسه ای با او گرفتیم، گفتم: سلام علیکم،
گفت: « سَلام قَولاً مِن رَبِّ رَحیم؛ سلام سخن پروردگار مهربان است. » 2
گفتم: بفرما داخل
گفت: « اُدخُلوها بِسَلامٍ أمِنین؛ به سلامت وایمنی داخل شوید. » 3
گفته شد: غذا هست غذای دیگری هم میل دارید؟
گفت: « لَن نَصبِر علی طعامٍ واحد؛ ما بر یک نوع طعام نتوانیم ساخت. » 4
رئیس حج به او گفت: ما شما را مکه به صورت رایگان آوردیم، یک عمره هم می آوریمت؛ چیز دیگری از ما می خواهی؟
گفت: « ما سَألتُکُم مِن اَجرٍ؛ از شما هیچ پاداشی نخواسته ام. » 5
گفتم: آیا دوست داری بازی کنی؟
گفت: « لاتَنسَ نَصیبَک مِن الدّنیا؛ بهرة خویش را از دنیا فراموش مکن. » 6
گفتم: چه طور بچة به این کودکی به این مقام رسیده؟
گفت: « یُؤتِی الحِکمه مَن یَشاء؛ به هر که خواهد حکمت عطا کند. » 7
گفتم: می توانی از یک تا ده بشماری؟
گفت: بله. 1و2: « اِنَّما اَعِظُکُم بواحِدَهٍ اَن تَقومُوالله مَثنی و فُرادی؛ شما را به یک چیز اندرز می دهم؛ دو دو ویک یک برای خدا قیام کنید. »8
3 : « بِثَلاثَهِ الاف مِنَ المَلئکه؛ سه هزار فرشته. » 9
4 : « اِلاّ هُوَرابِعُهُم؛ مگر آن که خداوند چهارمین آن ها است . » 10
5 : بِخَمسه الافٍ؛ پنج هزار از فرشتگان. » 11
6 : « فی سِتهِ أیّامٍ؛ در شش روز آفریدیم. » 12
7و8 : « سَبع لَیالٍ و ثَمانیّهَ اَیّامٍ؛ هفت شب و هشت روز پی در پی. » 13
9 : «تِسعهُ رَهطٍ؛ در شهر ما نُه مرد نا صالح بودند. » 14
10 : «تِلک عَشرَهُ کامله؛ تا ده روز کامل شود. » 15
یکی از علما آیهای از قرآن را غلط خواند، یک حرفش را کم و زیاد کردکه ببیند او می فهمد یا نه؟
علم الهدی گفت: « یُریدونَ أن یُبَدِّ َلُوا کلامَ الله؛ می خواهند سخن خدا را دگرگون کنند. » 16
دو مرتبه خوب خواند و باز یک آیه غلط خواند، گفت: «اِن هذا اِلاّاختلاقُ؛ واین جز دروغ، هیچ نیست. » 18
کمی بعد آن شخص باز آیه ای غلط خواند ، گفت: « اِن هذا اِلاّ قَولُ البَشر؛ این، جز سخن آدمی هیچ نیست. »19
گفتم: پدرت تا حالا دعوایت کرده؟
گفت: «وَ اذا ما غَضِبوا هُم یَغفِرون؛ و چون در خشم شوند، خطاها را می بخشایند. » 20
گفتیم: بچه های کوچه اذیتت نمی کنند؟
گفت: « فَبِئسَ القَرین؛ و تو چه همراه بدی بودی. » 21