همان نیروهایی که سالیان دراز بر باد میرفتند و این سرمایههای عظیم نابود میشد و کسی خبر نداشت که چگونه این نیروهای عظیم در بطن جامعه شیعه و در بطن جامعه اسلامی وجود دارد، ناگهان این نیروها بالا آمد و به صورت یک موج و یک اعتراض شد و به صورت یکپارچه گره شد و دشمن را لرزاند. لذا رهبر را در شب دوازدهم محرم که همان شب پانزدهم خرداد بود، دستگیر کردند و روز بعد مردم تظاهرات عظیمی به راه انداختند و دشمن هم حمله شدید و کشتار فجیع و سهمگین و وحشیانهای به راه انداخت.
آن روز عدهای میگفتند این حرکتها برای چیست؟ این مشت به سندان کوبیدن است. ما با دست تهی در برابر چه کسی مقاومت کنیم؟ برویم باز هم برگردیم به گوشه مساجد و تکیههای خودمان و همانجا زمزمه کنیم و توسل داشته باشیم همین و همین.
چرا بیرون آمدیم و چرا مبارزه و پرخاش کردیم؟ عدهای بنا کردند سمپاشی که بعد از شهادت حسینبن علی(ع) میکردند. عدهای از مردم هم که ظاهراً مسلمان بودند، اما روح اسلامی در شریان آنها جریان نداشت، آنها هم میگفتند چرا حسینبن علی(ع) رفت؟ و چرا فرزندان و یاران خود را به کشتن داد؟ مگر توانست با هفتاد و دو نفر در برابر آن خیل عظیم دشمن ایستادگی کند؟ اما نمی دانستند از همان روزی که خون حسینبنعلی(ع) بر سرزمین کربلا پایه حکومت طاغوت یزید ریخت و خاندان آن حضرت ایستاده بودند و میدیدند که حضرت زینب(س) بالای سر برادرش آمده و با او زمزمه می کند، منقلب شدند و آن دگرگونی روحی و شرمندگی آغاز شد. بعد قدم به قدم هر کلامی که زینب(س) میگفت، امکلثوم میگفت، امام سجاد(ع) در مسجد شام میفرمود و نیز گریهها و عزاداریها و خطبههای آنها حامل پیامی بود که این قطرات خون شهیدان را بر سر و روی مردم مرده و خوابآلوده عصرشان پاشید و خون شهید در رگ و پوست این امت به جریان افتاد و چیزی نگذشت که موج این حرکت به تدریج دودمان بنیامیه را بر باد داد.
مردم ما هم به دنبال شهدایی که داده بودند مرتب این طرف و آن طرف تظاهرات بود، کشتار بود، دژخیمان حمله میکردند و عدهای نگران بودند که محرم چه خواهد شد؟ و امام درباره محرم چه دستوری خواهند داد؟ چند روزی به محرم مانده بود که بیانیه امام صادر شد. امام در این بیانیه فرمود:
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر است.
مو بر بدنها راست شد که امام چه فکری برای این مردم کرده است؟ چگونه میخواهد مردم را جلوی گلوله بفرستد؟ میخواهد در ماه محرم سیل خون راه بیندازد؟
به دنبال این بیان امام جلسات ما پرشکوه، پر حرارت و پرتپش و چقدر جالب برپا شد. در تاسوعا و عاشورا چه راهپیمایی عظیم و اجتماع باشکوهی برپا شد در میان حمله دشمن و در قلب توطئه دشمن در سراسر کشور، میلیونها نفر به راه افتادند. همه یکپارچه و همه با یک شعار و با یک پیام و همه در یک قیام.
به خوبی ملموس و محسوس بود که چگونه عاشورا و تاسوعا سرنوشتساز است. پشت دشمن را لرزاند. بالاخره معلوم شد که حسینبنعلی(ع) رهبر عظیمالشان عدالت گستر و انقلابی اسلام چگونه الهام داد و چگونه جامعه را بسیج کرد. آری، نهضت ما بیش از هر چیز از حادثه کربلا جان گرفت و از آنجا مایه گرفت و تغذیه و هدایت شد و معلوم شد که بیش از همه، حادثه کربلا سرمشق و راهگشا و الهامبخش ما به سوی پیروزی بود و به هر حال به یاری خدا و با اعتماد بر او، با همبستگی همه مردم مسلمان بر دشمن پیروز شدند.
برگرفته از پیششماره سوم نشریه مهتدین (ماهنامه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه) ـ با تلخیص