صالح بودن
یکی از معیارهای ارزشی در عمل اسلامی آنست که عمل «صالح» باشد و اسلام در ارزشیابی اعمال، هرگز عملی را بدون این معیار ارزشیابی نمیکند.
صالح به معنی شایسته و عمل شایسته عملی است که در راستای تعالی و کمال انسان انجام گیرد و هیچگونه تخریبی در فکر و فرهنگ جامعه، در نظم و انتظام اجتماع و یا تشویشی در روح و روان انسانها بوجود نیاورد.
قرآن کریم، در بیشتر آیاتی که مسئله «عمل» را طرح میکند، کلمه «صالح» و «صالحات» را بعنوان قید مشخص به دنبال آن میآورد و از اینکه میبینیم قرآن «عمل» را با کلمه «صالح» مقید میکند، چنین نتیجه میگیریم که قید «صالح» قید ارزشی عمل است.
«اِنَّ الَّذینَ امَنُو وَ عَمِلُو الصَّالِحاتِ اُولئَکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرَّیِةِ»
آنانکه ایمان به خدا آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند بهترین انسانها هستند.
قرآن معمولاً «عمل صالح» را بعد از کلمه «ایمان» میآورد و شاید بخواهد بگوید که از شرایط صالح بودن عمل، «ایمان» است؛ یعنی انسان اگر مؤمن به خدا، فرشتگان، انبیاء و قیامت نباشد، هر چند عمل نیک انجام دهد و از نظر ظاهر شکل اعمال او نیک باشد، آن عمل، عمل صالح نیست.
«وَ مَنْ عَمِلَ صالحاً مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَاُولئکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ...»
هر مؤمنی اعم از زن یا مرد، عمل صالحی انجام دهد وارد بهشت خواهد شد.