سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آموزش دانشجویان - آموزش دانشجویان




هر که بى محابا به مردمان آن گوید که نخواهند ، در باره‏اش آن گویند که ندانند . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:130384 .:. بازدید امروز:85 .:. بازدید دیروز:10

درباره خودم
آموزش دانشجویان - آموزش دانشجویان
آموزش دانشجویان
مطالب با دید آموزشی است و نکاتی درخصوص قرآن و ائمه اهل بیت(ع) در این وبلاگ درج می‏شود.
 

لینک به لوگوی وبلاگ
آموزش دانشجویان - آموزش دانشجویان
 

لوگوی دوستان
 

لینک دوستان
 

جستجو در متن وبلاگ

جستجو:
 

آرشیو
 

نغمه‌ها
 

با ما بگویید...ا
 

راضی هستید؟
 

وضعیت وبلاگ در یاهو
 

دیکشنری آنلاین
 
   قرآن کتاب نور
  • دوشنبه 86/4/25 ساعت 9:49 صبح

    قرآن، کتاب نور

    خدای سبحان که نازل کننده قرآن است، از هر موجود دیگری آن را بهتر می‌شناسد و در تعریف قرآن، شایسته‌تر از هر صاحب نظر دیگری است. خداوند قرآن را به عنوان «نور» به جهانیان معرفی می‌کند:

     

    «یا أَیُّهَا اَلنَّاسُ قَدْجَاءَ کُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نَوراً مَبِیناً»

    ای مردم! برای هدایت شما از جانب خدا برهانی محکم آمد و نوری تابان (قرآن) به سوی شما فرستادیم.

     

     

    «فَأَمِنُوا بِاللهِ وَ رَسِولِهِ وَ النُّرِ الَّذِی أَنّزَلْنَا»

    پس به خدا ایمان آوردید و به رسول او و نوری (قرآن) که فرو فرستادیم.

     

     


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       روز مادر مبارک باد
  • چهارشنبه 86/4/13 ساعت 8:46 صبح

    مادر


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       ولادت بزرگ بانوی اسلام، حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا (س) مبارک
  • چهارشنبه 86/4/13 ساعت 7:41 صبح

    اسم آن خانم، فاطمه(س)  است و برای آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده‌اند : صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره. از بعضی روایات استفاده می‌شود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه ایشان "ام‌ابیها" است و این کنیه را که افتخاری بر آن حضرت است، پیامبر گرامی(ص) به ایشان داده است..

    ام ابیها به معنی «مادر پدرش»؛ یعنی زهرا(س)  مادر پدر خویش است. این کنیه معانی مختلفی دارد، اما بهترین معنی همان است که پیامبر (ص) به این کنیه داد یعنی: «زهرا(س)  علت غایی جهان هستی است.»  و اگر کسی ادا کند که واسطه فیض عالم هستی نیز هست، ادای او بدون دلیل به گزاف نیست.

    عمر آن بزرگوار تقریباً هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال دوم بعثت به دنیا آمد و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادی الثانی به دست گردانندگان سقیفه بنی ساعده شهید شد.

    در باب ولادت صدیقه طاهره از پیامبر اکرم(ص)  روایت شده است که:

    زمان ولادت حضرت فاطمه(س) فرا رسید. در این هنگام خدیجه(س)  به دنبال زنان قریش و بنی‌هاشم فرستاد که بیایند و او را در وضع حمل کمک کنند، ولی آنان پیام فرستادند که تو از خواسته ما سرپیچی کردی و با محمد ـ(ص)ـ که ثروتی نداشت ازدواج کردی. ما نیز به کمک تو نخواهیم شتافت. خدیجه(س) از این پیام غمگین شد و در این حال بود که ناگاه چهار زن همچون زنان بنی‌هاشم بودند بر او وارد شدند و او از دیدن ایشان ترسان شد. پس یکی از آن زنان گفت: خدیجه ـ(س)ـ   اندوهگین مباش، ما فرستادگان پروردگار تو و خواهران تو هستیم. خداوند ما را فرستاده تا در وضع حمل به تو کمک کنیم.

    پس یکی از آن زنان در سمت راست خدیجه(س)  نشست و یکی در مقابل و دیگری در پشت سر، تا آنکه فاطمه طاهر و مطهر به دنیا آمد. وقتی که فاطمه(س) بر زمین قرار گرفت، نوری از او متلألأ شد که به تمامی خانه‌های مکه و سراسر زمین وارد گشت. پس ده تن از حورالعین به خانه خدیجه(س) درآمدند که با هر یک طشتی و آبریزی از بهشت بود و آبریز پر از آب کوثر.

    امام صادق(ع):

      «زَهَرَ نُوُرها لِاَهْلِ السَّماءِ کَما یَزْهَرُ نُوُر الْکَواکِبِ لاَهْلِ الاَرْضِ»

    «نور فاطمه چنان بر اهل آسمان می‌درخشد که نور ستارگان بر اهل زمین» 

     

    روز پر افتخار ولادت زنی است که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است.

    زنی که عالم به او افتخار دارد.

    این ولادت بر شما مبارک


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       فاطمه (س) و زندگی او
  • چهارشنبه 86/4/13 ساعت 7:38 صبح

    شخصیت اسلامى از دو راه یافت مى‏شود:

     1) از راه نسب 

    2) از راه حسب و فضایل نفسانى.

    شخصیت نسبى که اسلام آن را پذیرفته است، تحت تاثیر عوامل مختلفى است: قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تاثیر محیط، تاثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشکیل چنین شخصیتى نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدرى چون رسول گرامى(ص) دارد که به گفته سعدى همه مراتب انسانیت را به کمالاتش پیموده است. همه تاریکى‏ها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى است:

    بلغ العلى بکماله کشف الدجى بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله

    مادرى چون خدیجه دارد که باید گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى که سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابى‌طالب را اداره کرد و همه اموال خود را در این راه خرج کرد. مادرى که چندین سال در مکه با آن مصیبتهاى کمرشکن ساخت و دوش بدوش رسول اکرم(ص)، اسلام را یارى فرمود و در این راه سنگها به بدن مبارکش فرود آمد، بى‌حرمتیها به او وارد شد، شماتتها در این راه دید و هرچه این اتفاقات بیشتر مى‏شد، صبر و استقامت او زیادتر مى‏گشت.

    و اما از نظر قانون تاثیر غذا: مورخین نوشته‏اند که وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهرا سلام الله علیها تعلق گرفت، پیامبر گرامى مامور شد که چهل شبانه روز در کوه حرا به ریاضت دینى پردازد.

    حضرت خدیجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پیامبر گرامى در کوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد که پیامبر به خانه بازگردد. از عالم ملکوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خدیجه منتقل شد.

    از نظر تاثیر محیط: حضرت زهرا(س) علاوه بر آنکه در دامن مادرى فداکار، با گذشت و با استقامت و در دامن پدرى چون پیامبر گرامى(ص) پرورش یافت، محیط زندگى او محیط پرتلاطمى بود. مکه با آن مصیبتها و حوادث ناگوار، محیط پرورش او بود. در شعب‌ابى‌طالب با آن حوادثى زندگى کرد که امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه آنجا را براى معاویه چنین توصیف مى‏کند: «شما ما را سه سال در میان آفتاب زندانى کردید، به طورى که بچه‏هاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و بچه‏ها بلند بود...» روشن است‏بچه‏اى که در این چنین محیطى پرورش یابد; مخصوصا اگر مربى‏اى چون پیامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زیاد خواهد بود:

    ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد...

    زهرا سلام الله علیها از نظر همسر و مصاحب و از نظر اولاد صالح نیز فوق العاده است. شوهرى چون امیرالمومنین(ع) دارد که بیش از سیصد آیه از قرآن شریف درباره او نازل شده.

    شوهرى که از نظر تاریخ، قطعى است که اسلام مرهون او است. شوهرى که به اقرار خود اهل تسنن، عمر بیش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا على لهلک عمر.

    فرزندانى چون حسن، حسین، زینب و کلثوم دارد که اگر نبودند، قطعا اسلام نبود. زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقیةالله عجل الله تعالى فرجه الشریف است.

    و اما از نظر فضایل انسانیت: چه مى‏توان گفت در حق کسى که پیامبر گرامى(ص) کراراً درباره‏اش فرموده است: ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک على نساء العالمین.

    همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.

    اگر براى فضیلت زهرا چیزى جز سوره کوثر نبود، زهرا را بس بود که بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم.

    انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر.

    همانا کوثر را بر تو ارزانى داشتیم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن، به درستى که بدخواه تو دنباله بریده است.

    زهرا از نظر ایمان، راضیه و مرضیه است:

    «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربک راضیة مرضیة فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتی‏».

    «اى نفس مطمئنه! - که به مقام شهود رسیده‏اى - بیا به سوى پروردگارت خشنود شده و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.»

    زهرا از نظر علم داراى مصحف است:

    از نظر روایات، کتابهایى نزد ائمه طاهرین است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.

    این کتاب را ائمه به آن افتخار مى‏کرده‏اند و مى‏گفتند: علم ما کان و یکون و ما هو کائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مى‏باشد.

    زهرا از نظر زهد:

    شبى که زهرا به خانه امیرالمومنین(ع) مى‏رفت، ایشان فرش خانه‏اش را از شن تهیه کرد و رسول اکرم(ص) جهازیه‏اى براى زهرا سلام الله علیها تهیه فرمود که همه آن جهازیه شصت و سه درهم مى‏شد.

    جهازیه عبارت بود از:

    1- عبا 2- مقنعه 3- پیراهن 4- حصیر 5- پرده 6- لحاف 7- دستک 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خورى 11- کوزه 12- کاسه 13- آسیاى دستى 14- مشک آب 15- حوله 16- پوست گوسفند.

    پیامبر گرامى(ص) چون جهازیه را دید از چشمهاى مبارکش اشک جارى شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را که غالب آن از گل است مبارک کن!»  

    زهرا به خانه شوهر مى‏رود و در وسط راه پیراهنى را که از جمله جهازیه او است، به فقیر مى‏دهد و با همان پیراهن کهنه‏اى که داشت‏به خانه امیرالمؤمنین(ع) رهسپار مى‏شود.

    شب عروسى پایان گرفت و صبح، پیامبر گرامى(ص) به دیدن دخترش آمد و هدیه آورد. هدیه پیامبر گرامى(ص) این بود: على فاطمة خدمت ما دون الباب و على على خدمت ما خلفه.

    کارهاى داخل خانه براى فاطمه است و کارهاى خارج از خانه براى على.

    زهرا از این هدیه، از این تقسیم کار به قدرى خشنود شد که فرمود:

    ما یعلم الا الله ما داخلنى من السرور

    جز خداوند کسى نمى‏داند که از این تقسیم کار چقدر خشنودم.

    عبادت زهرا

    در روایات آمده است که حضرت زهرا(س) به قدرى روى پا ایستاد و عبادت کرد که پاهاى او متورم شد.  امام حسن علیه السلام فرمودند: مادرم از اول شب تا صبح عبادت مى‏کرد و هرگاه از نماز فارغ مى‏شد، به دیگران دعا مى‏کرد. از او پرسیدم که چرا به ما دعا نکردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار.

     

    تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده:

    «تسبیح جده‏ام زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است‏» .

    مى‏گویند: حضرت فاطمه زهرا(س)  براى کمک، خادمه‏اى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلکه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در این مورد چیزى بگوید، پیامبر(ص) فرمود: زهرا جان مى‏خواهى چیزى به تو یاد دهم که بهتر از دنیا و آنچه در آن است، ‏باشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.

    زهرا سلام الله علیها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین(ع) عرض کرد با دعایى که از پدرم صلوات الله علیه گرفته‏ام، خیر دنیا نصیب من شده است.

     

    سخاوت و ایثار زهرا

    مفسرین شیعه و سنى اتفاق دارند که روزى زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیرى رسید و از آنها چیزى خواست. زهرا، شوهرش، بچه‏هایش و خادمه‏اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا براى افطار روز بعد نانى تهیه کرد. یتیمى آمد، زهرا نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانى تهیه نمود اسیرى آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءا و لا شکورا!»

     «و اطعام کردند طعامى را که دوست داشتند به مسکین و یتیم و اسیر جز این نیست که این کار را فقط براى خدا مى‏کنیم و از شما جز او سپاسى نمى‏خواهیم‏» .


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       وحدت موضوعی در قرآن
  • دوشنبه 86/4/4 ساعت 7:24 صبح

    وحدت موضوعی در قرآن:

    منظور از وحدت موضوعی این است که مجموعة آیات و سوره‌های قرآن، به هم پیوسته است و همة آیات ناظر به یکدیگر می‌باشند و روح واحدی بر تمامی آنها حاکم است. اگر به تناسب معنوی آیات با یکدیگر، در هر سوره دقّت و تأمّل کنیم این وحدت موضوعی ثابت و روشن می‌گردد و بر اختلاف و پراکندگی موضوع آیات و سوره‌های قرآن که شامل احکام، اخلاق، عقاید، تاریخ، قصص و امثال و حِکَم می‌باشد، دارای وحدت و انسجام می‌باشند. با توجّه به اینکه قرآن کریم در طول 23 سال و در ضمن حوادث مقتضات گوناگون نازل گردیده، طبیعت امر اینگونه اقتضا می‌کند که فاقد وحدت موضوعی و یکپارچگی باشد،در حالی که روح واحد و انسجام کامل در آن مشاهده می‌شود و از این لحاظ، اعجاز محسوب می‌گردد.


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       شهادت یگانه دخت پیامبر اکرم (ص) بر دوستداران حضرتش تسلیت باد.
  • یکشنبه 86/3/27 ساعت 9:36 صبح

    شهادت


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       شهادت بانوی بزرگ اسلام بر شما تسلیت باد.
  • یکشنبه 86/3/27 ساعت 7:55 صبح

    سلام بر تو بانوی بانوان ...

     

    نخلهای خاک آلود فدک هنوز از ستمی که بر تو روا شده می‌گریند؛ زندگی تو گواه مظلومیت همة دودمان هابیل است، همچنانکه وجود تو گواه قدس و عصمت خدا بر زمینیان بود ...

    تازیانه‌ای که بر پیکر نازنین تو فرو کوفتند، تبری بود که بندگان بت به انتقام نابودی اصنام بر پیکر توحید ابراهیم(ع) فرود آوردند؛ هماره شرمسار باد دستی که بر گونة خداگون تو سیلی زد، دریغا! دل اگر در غم تو پاره شود شگفت نیست؛ چراکه شکستن پهلوی تو عظیمتر از شکستن دیوار کعبه بود و چون قامت استوار تو را به ستم بر خاک نشاندند دین از پای افتاد ...

    با تمام دل بر تو می‌گرییم که نماد بهی بودی و ودیعة رحمت خدا بر آدمیان و چون ترا کشتند انسانیت بی‌مادر شد و خون هابیل از رگ حیات هر انسان در گسترة تاریخ از نو جوشید و مظلومیت، داغ زخمی شد بر جبین زندگی مؤمنان و حیات پژمرد و اوراق قرآن به تطاول طوفان پراکند و علی(ع) تنها ماند ...  و بشریت در گرداب فاجعه افتاد.

    سلام بر تو، بانوی بانوان ....

     

    کتاب: بانوی بانوان

    تألیف: ابولفضل موسوی‌گرمارودی


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       نمآهنگ وفات حضرت زهرا (س)
  • شنبه 86/3/26 ساعت 2:34 عصر

     

     http://www.mobalegh.org/v3/Show.php?Page=ViewMedia&MediaID=3326             


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       طالب آن است که عطشناک است
  • شنبه 86/3/26 ساعت 12:51 عصر

    طالب آن است که عطشناک است

    ولی یاللاسف که ما گرفتار اوهام و خیالات و افکار خود شده و خود را فراموش کرده‌ایم! مثل عطش که یک واقعیّت عینی در خارج است، منتها مردم در مورد فهمیدن معنای عطش متفاوتند. عطش چیست؟ ممکن است مردمی باشند که عربی هم بلد نیستند؛ فقط لفظ عطش که یک لفظ عربی است را خوب بلدند و با فصاحت آن را تلفّظ می‌کنند، ولی از معنای آن بی خبرند. بعضی هستند که هم لفظ آن را خوب می‌گویند و هم معنای آن را خوب می‌دانند و می‌گویند: عطش، حالت آب طلبی، آن حالتی که در انسان پیدا می‌شود و طالب آب می‌شود که تا آب به او نرسد آن حالت در او فرو نمی‌نشیند. این معنای عطش است که خوب می‌داند ولی از واقعیّت عینی آن بی‌خبر است.

    همین آدمی که لفظ عطش را خوب می‌گوید و خوب هم معنا می‌کند، لیکن از واقعیّت آن بی‌خبر است؛ زیرا تشنه نیست و سیراب است و لذا از واقعیّت آن ناآگاه است. به دریای آب هم که برسد، به آن اعتنا نمی‌کند. اگر گواراترین آبها را هم به حلقش بریزید، احساس لذّت نمی‌کند، چون تشنه نیست. در صورتی که آدم تشنه از آب لذّت می‌برد، امّا یکی پیدا می‌شود که در میان بیابان خشک و سوزان، فرسنگها راه پیموده و خسته شده، وامانده و گرمازده شده از سوز عطش زبانش در دهان خشکیده که حتّی قادر به حرف زدن نیست و نمی‌تواند کلمه عطش را بر زبان جاری کند؛ زیرا از سوز عطش فکرش راکد شده و اصلاً معنای عطش را هم بلد نیست؛ امّا سراپای وجودش عطش است. از موی سر گرفته تا ناخن پا به زبان حال داد می‌زند «العطش». به زبان چیزی نمی‌گوید، در فکر هم خطوری ندارد، ولی از اوّل تا آخر وجودش داد «العطش» می‌زند، او کلمه آب را بلد نیست بگوید، معنای آب را هم نمی تواند تصوّر کند، امّا سراپا طالب آب است و حقیقت عطش را در خود می‌یابد. لذا اگر شما یک قدح آب سرد و زلال پیش این آدم ببرید، صدای آب، تار و پود وجودش را می‌لرزاند؛ جرعه‌ای از این آب به حلقش بریزید، جان پیدا می‌کند، لذّتی احساس می‌کند که شما از تصوّر ان نیز عاجزید.

     

     تفاوت خداخواهان صادق با خداجویان ناطق

    در مورد خدا هم مطلب همین است. درباره‌ خدا یک عده از ما لفّاظ هستیم و عبارت پرداز. لفظ را خوب می‌گوییم. ممکن است یک ساعت بشینیم و مرتّب و منظّم درباره‌ صفات جلال و جمال خدا و نبوت و امامت و معاد و ... بحث کنیم. بسیار روان و فصیح، ولی چه بسا همین حرفهایی که می‌زنیم، از کتابی آنها را حفظ کرده‌ایم و خودمان نیز معنای آن را نمی‌فهمیم.

    دسته‌ دیگر خوب بلدند حرف بزنند، فصاحت و بلاغت دارند، درس هم خوانده‌اند، معانی را خوب می‌فهمند، حکمت‌دان و فلسفه‌دانند. من آنم که فلسفه‌ی اشراق وحکمت مشّاء میدانم، برهان صدّ یقین را خوب به کرسی می‌نشانم. ابطال دور و تسلسل می‌کنم. امّا اینها چیست؟ یک مشت اصطلاحات فنّی است. صنعتی است که در انسان پیدا می‌شود و ممکن است در نظر مردم ساده، بسیار بزرگ و با عظمت جلوه کند، امّا در نظر ارباب بصیرت صدهزار خروارش هم به یک غاز نمی‌ارزد!! این مُقرِب نیست و تقّرب الی‌الله نمی‌آورد. چه بسا همین افراد در اعتقادات دینی‌شان خلل و در اعمال دینی‌شان کسری دارند. امّا از آن طرف کسی پیدا می‌شود که این اصطلاحات فنّی را نمی‌داند و قادر نیست خیلی خوب صحبت کند، امّا در واقع، حقیقت توحید را دارد. واقعیّت معرف الله را دارد. این آدم مثل همان کسی است که تشنه است. چنین شخصی اگر نام خدا را بشنود:

    إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ

    ... وقتی اسم خدا پیش اینها برده می‌شود دلشان فرومی‌ریزد ... و رنگ از رخسارشان می‌پرد.‌ نه مگر علی(ع) وقتی به نماز می‌ایستاد بدنش می‌لرزید.

     

    إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ {انفال/2}

    «مؤمنان تنها کسانی هستند که وقتی نام خدا برده می‌شود دلهاشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات خدا بر آنها خوانده می‌شود ایمانشان افزون می‌گردد».

     

    وقتی آیات خدا بر آنان خوانده شود، لحظه به لحظه بر روشنایی قلبشان افزوده می‌شود. پرده‌هایی از جلال و جمال خدا از جلوی چشمانشان کنار می‌رود و غرق در جمال حضرت معبود می‌شوند و طوری می‌شوند که از خواب و خور می‌افتند و از کوچه و خیابان و مردم می‌گریزند و ما روشنفکران به آنها می‌خندیم و آنها را دیوانه می‌دانیم.

    إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کَانُواْ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ {29} وَإِذَا مَرُّواْ بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ {30} وَإِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمُ انقَلَبُواْ فَکِهِینَ {31}  وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاء لَضَالُّونَ {32} سوره مبارکه ـ مطففین ـ

    «تبهکاران به اهل ایمان می‌خندند و هنگامی که از کنار مؤمنان عبور می‌کنند چشمک می‌زنند و هر گاه به سوی همفکران خود برمی‌گردند مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند و وقتی آن‌ها را می‌بینند؛ می‌گویند: اینها راه گم کرده و به بیراهه افتاده‌اند ...».

    صفیر هدایت ـ سلسله مباحث تفسیری سیدمحمدضیاء آبادی

     


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

       رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) تسلیت باد.
  • یکشنبه 86/3/13 ساعت 3:30 عصر

    رحلت


      دل ما را با نظری شاد کنید ( )

    <   <<   11   12   13   14      >

  •    لیست کل یادداشتهای این وبلاگ
     
    جلوگیری از تفرقه
    یا ارحم الراحمین
    معلم قرآن
    یا حسین(ع)
    «ادامه مطلب» یا حسین (ع)
    قرآن برای همه
    جملات کوتاه از آدمهای بزرگ
    سخنی با خدا
    یا حسین شهید درود خدا بر تو و خاندان پاکت
    بسم الله
    تابلو
    دیدگاه امام خمینی(ره) درخصوص قرآن
    [عناوین آرشیوشده]